گرچه تسلط کامل آقای اسماعیل مهرتاش در موسیقی ایرانی کافی است برای اینکه او را طرف توجه و احترام فراوان آشنایان و دوستانش قرار دهد؛ ولی پشت کار فوق العاده ، خوش مشربی و بذله گوئی های بی نظیرش ، او را پیش از اندازه محبوب دوستان و آشنایان و حتی کسانیکه یکبار با او دمساز بوده اند ، قرار داده است. با تمام این محبوبیت، مهرتاش ظاهری بسیار متین و حتی زننده دارد و شاید اگر کسی بطور عادی با وی برخورد کند ، قطعاً مهرتاش را مردى خشك، خشن وغير قابل معاشرت تلقی خواهد نمود، در صورتی که این موسیقی دان زبردست، درست نقطه مقابل این صفات را دارا میباشد.
اسماعیل مهرتاش که اکنون چهل سال دارد و در ۱۲۸۰ در تهران متولد گردیده، تا ١٦ سالگی هیچ نمیدانسته که روزی دنبال هنرهای زیبا و بویژه موسیقی
خواهد رفت در این زمان بطور سرسری نزد « اسماعیل داود شیرازی» شروع بمشق تار کرده و پس از مختصری تعلیم خود را سخت متمايل بتعقیب آن می بیند و برای آنکه بتواند معلومات لازم را بهتر فراگیرد ، نزد مرحوم درویش خان شروع بکار میکند . مهرتاش از این ببعد روزوشب برای خود نمیشناسد و مرتباً مشغول تمرین دروسی میشود که از استاد بزرگوار خود میآموزد آنقدر پشت کار و جدیت بخرج میدهد تا عاقبت در اثر تمرین بسیار مهارت و اطلاعات وسیعی در نواختن تار بدست میآورد. سپس مدتی هم در مدرسه عالی موسیقی «آقای وزیری» بکار میپردازد و علاوه بر فرا گرفتن موسیقی از همان اوان میل مفرطی هم بنمایش و بازی در صحنه تماشاخانه در خود احساس مینماید و برای اجرای این منظور ، بوسائل متعدد متشبث ميگردد و حتی با چند تن از دوستان خود دسته ای بنام « کلوب اخوت » و چندی هم بنام « کلوب صفا » ترتیب داده و در منازل یکدیگر نمایش نامه هایی را مرتباً و برای خانواده های کارمندان باشگاه بمعرض نمایش میگذارند.
اسماعیل مهرتاش علاوه بر ایفای نقشهای این نمایشها و ترتیب موزيك آن سعی میکند همین دسته های كوچك را هم تحت نظم و قاعده خاصی در آورد و در همانوقت هم امتیاز وی بر دوستانش بخوبی هویدا بود و معلوم میشد برای ترتیب و تنظیم این قبیل کارها دارای شوق و علاقه و پشت کار فراوان میباشد.
کم کم احساس مینماید که با این دسته های كوچك نمیتواند آتش ذوق و جدیت خود را فرو نشاند ، لذا بتأسیس باشگاه آبرومندی برای ترتیب نمایش و کنسرت های بزرگ همت میگمارد و با كمك عده ای از دوستان و با ذوق خود موفق بايجاد « جامعه باربد» میگردد در سال ۱۳۰۵ این کلوب شروع بکار مینماید.
جامعه باربد از آغاز تأسیس همواره تحت نظر مستقيم ومديريت اسمعیل مهرتاش بوده است.
در این کلوب یکعده از جوانان روشن فکر و با ذوق عضویت داشته و کار های مختلف آنرا انجام میدادند، مخصوصاً آقایان « رفیع حالتی » «علی دریابیگی » ، « محسن سهیلی » ، « مقبل » ، «فضل الله بایگان» و بانو «ملوك ضرابی » و چند تن دیگر از کارمندان فعال این جامعه بودند و هر يك در رشته مخصوص بخود زحمت میکشیدند .
جامعه باربد از سال ۱۳۰۵ به بعد دارای عده زیادی کارمند افتخاری بود که هفته ای یك شب در جامعه حاضر میشدند و برای سرگرمی آنان، شب نشینی های بسیار آبرومندی تشکیل داده میشد که بی نهایت طرف توجه و استقبال واقع میگشت و عده ای از رجال و بزرگان در این شب نشینی ها حضور بهم میرساندند.
علاوه بر این، در این مدت جامعه باربد توانست چند نمایش بزرگ و عمومی هم ترتیب دهد که خاطره آن ها همواره در ذهن اهالی پایتخت باقی است مانند نمایشهای «لیلی و مجنون» ، اپرت «عدالت» ، «خیام» ، «خسرو وشيرين » و «عباسه»
جامعه باربد در نمایشهای خود همواره ابتکارهایی بخرج میداد و مجالسی که تشکیل میشد ، دارای نظم و ترتیب خاصی بود؛ بعلاوه کنسرتهای مهمی هم در این مدت تحت نظر آقای مهرتاش داده شد که آهنگهای
آنرا شخصاً تهیه مینمود و عموماً مورد توجه و استقبال شایانی قرار میگرفت .
عده این نمایشها و کنسرتها در این مدت از صد متجاوز بوده است.
متأسفانه جامعه باربد با اینکه سازمانش تا این تاریخ بر قرار میباشد از سال ۱۳۱۵ بواسطه نداشتن محل مناسب و آبرومند نتوانست به شب نشینی ها و نمایش های خود ادامه دهد؛ ولی کارمندان آن درصدد یافتن جای مناسب و اجرای نظرهای سودمند خود میباشند. مهرتاش در این مدت با اینکه کارهای جامعه باربد و انجام وظیفه روزانه اش وقتی برای او باقی نمیگذاشت ولی باز قطعات و آهنگهای زیادی ساخته که عموماً معروف و طرف توجه بوده و از دو هزار قطعه تجاوز مینماید بویژه آهنگهای لیلی و مجنون، خسرو شیرین و خیام و عده ای از پیش در آمدها و تصنیفهای آن زبانزد همگان می باشد.
یکی از کارهای بی سابقه ای که مهرتاش در این مدت متداول نموده و از خود ابتکار بخرج داده است ، تهیه آهنگ های کمدی معروف میباشد که بیشتر آنها در این اواخر در صفحات گراموفون ضبط گردیده و معروفترین آنها عبارتند از آهنگهای «آلا گارسون » ، « مشدی شوفر» ، «فوکستروت اتل متل » ، « ، يكي يك پوله خروس » ، «خیلی مهمه » ، «گل پونه نعنا پونه»
«محبت زن » و «کرایه خونه » .
از آهنگهای اسماعیل مهرتاش که شخصاً نواخته تا کنون ١١٥ صفحه مختلف برای گراموفون تهیه گردیده و برای تهیه این صفحه ها تاکنون چندین بار بکشورهای بیگانه مسافرت نموده و هر نوبت که فرصتی بدست آورده است، از نزديك با موسیقی عرب آشنائی پیدا کرده و در آن مطالعاتی بعمل آورده است .
مهرتاش مردی بسیار خوش محضر، بذله گو و دوست داشتنی است و معاشرت با او هر چقدرهم بطول انجامد خسته کننده نیست .وی راستی بیش از چند هزار مثل و حکایات شیرین از حفظ دارد كه هر يك را بجا و بموقع برای مخاطب خود نقل کرده و باین وسیله در هر مجلسی و محلی که باشد ، توجه عموم را بخود جلب مینماید تا آنجا که حاضرین همه بگرد او جمع شده ، ، سروپا بسخنانش گوش می دهند.
مهرتاش تار و تارباس را بسیار خوب مینوازد ، بویژه قطعاتی را که خود ساخته است باوضع بسیار شیرینی میخواند و شنوندگان را مجذوب میسازد. ..
این موسیقیدان با ذوق بموسیقی و نمایش علاقه مفرطی داشته و همواره از پشت کار و جدیت خود در این راه دیگران را متعجب ساخته است .
نشاط و علاقه ای که مهرتاش دارد، مایه بسی امیدواری است و باید منتظر بود که این مرد جدی در راه پیشرفت موسیقی و نمایش، قدمهای بزرگی بردارد.